عضو هیات علمی دانشگاه شهیدبهشتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، گروه مدیریت بازرگانی، تهران، ایران
چکیده
علم اقتصاد، معمولاً به دو نظریه تقسیم میشود: اقتصاد خرد و اقتصاد کلان. نظریه اقتصاد خرد به رفتار و کردار انفرادی افراد و بنگاهها میپردازد. اما نظریه اقتصاد کلان به رفتار و کردار کل افراد و بنگاهها نظر دارد لذا با نگرش به اقتصاد کل، بخشهای چهارگانۀ خانوارها، بنگاههای اقتصادی، دولت و بینالملل و نیز تعادل عمومی مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند. حال «اقتصادشناسی مالی» از هر دو شاخه اقتصاد بهره میبرد، اما نظریه اقتصاد خرد بدان مربوطتر است. از این منظر، اقتصاد مالی، معمولا به مطالعه، بررسی و تحلیل انواع تصمیمهای سرمایهگذاران راجع به منابع اعتباری و تخصیص منابع داخلی و نیز خارجی بنگاهها درکوتاهمدت و بلندمدت میپردازد. سرمایهگذار، در کوتاه مدت ممکن است به برآورد روابط تقاضا، فرصت و بازده علاقهمند باشد تا بتواند درباره قیمتگذاری برای اندوختههای سرمایهای و مقدار عرضه آن تصمیمگیری کند. در دیدگاه اقتصاد مالی خُرد، نظریههای هزینه و عرضه سرمایه بررسی میشوند که بهوضوح در تصمیمگیری اشخاص و بنگاهها نقشآفرینی میکنند،. البته نظریه اقتصاد کلان زمانی وارد تصمیمگیری میشود که سرمایهگذار درصدد پیشبینی فرصتها و تهدیدات آتی بر مبنای عوامل اثرگذار بر اقتصاد کل میباشد.